مجموعه نکات پروداکشن و تنظیم یک اثر (نوشته ی حامد غفاری)

سلام به همه ی دوستان، هنرمندان و مدیران خوب این سایت.

در این سایت مطالب بسیار زیاد و گسترده و البته مفیدی در امر مهم میکس،تنظیم و ... وجود داره.

در امر میکس نه تنها در این سایت بلکه در بسیاری از سایت های خارجی دیگر و حتی اکثر کتاب ها و ... تمام تمرکز خودشون رو اکثرا در ژانرهای Pop و Rock خلاصه کردند و برخی از کتاب ها منحصرا مختص به این ژانرها منتشر شده اند.

البته بسیاری از سایت ها، مجلات و کتاب هایی هستند که به تفسیر ژانرهای دیگر از موسیقی از جمله (ِDance Music) به همراه ساب ژانر های آن (House-Trance-Hip Hop-Techno-Garage-Acid ,…) که بسیار زیاد هستند پرداخته اند اما خوب این منابع اکثرا زبان اصلی هستند و مشکل بسیاری از افراد دقیقا همین جاست!

این تاپیک با این هدف ایجاد شده که یه سری نکات به دوستان گوشزد بشه. نکاتی که بسیاری از افراد میدونن، بسیاری نمیدونن یا استفاده نمیکنن و بدتر از همه اینکه بسیاری به اشتباه استفاده میکنند!

تمام نکات نهایتا 2 خط خواهد بود و بیشتر نکات مربوط به پرودس یک کار که شامل همه ی موارد روند Production یک اثر میشه بیان میشه و در همه ی سبک ها هم قابل استفاده هست.
در واقع مطالبی که بنده برای شما دوستان ذکر میکنم اصول و قواعد کار و ترفند های Production یک کار هست. البته با کمی تمرکز بیشتر بر روی ساب ژانر های Dance Music.

در صورت تمایل دوستان این موضوع ادامه خواهد داشت ...
تعداد لایک ها نشان دهنده ی اهمیت این موضوع است.

پاینده باشید.

 

پس بنا به گفته های امید جان بنده شروع میکنم.

دوستان عزیز لطف کنند پرسش ها، نظرات و پیشنهادات خودشون رو در تاپیک زیر مطرح کنند.

پرسش و پاسخ درباره ی مجموعه نکات پروداکشن و تنظیم یک اثر

 

نکته بسیار بسیار مهم قبل از شروع به کار:

رعایت کردن قوانین و اصول کار بسیار مهمه اما

اگر فکر می کنیم که با قانون شکنی میتونیم یک اثر زیبای هنری رو ایجاد کنیم، خوب بهتره که این کارو انجام بدیم.

اما فراموش نکنید که قانون شکنی هم برای خودش دارای قوانینی است و باید در چهارچوب خاص خودش انجام بشه.

اما خواهشم از دوستان اینه که کورکورانه این نکات رو دنبال نکنند. درباره هر کدومشون فکر کنید و اصول و قواعد پنهان شده پشت این نکات رو دریابید. این جاست که ترفند های جدید و سبک های جدید توسط خود شما دوستان نمایان خواهد شد.

به زودی شروع خواهم کرد ...

 

جلسه اول

اول از همه
یک سری نکات کلی در پرودوس یک اثر:

1. همیشه یک ترک از ژانر مورد نظر خود را به منظور الهام گرفتن و مهمتر از آن مرجع میکس خود قرار بدید. این امر میتونه کمک خوبی در آرنجمان کار به شما باشه.
2. هر یک ساعت یک بار بین 15 تا 20 دقیقه استراحت داشته یاشید تا انرژی روح و جسمتون دوباره شارژ بشه.
3. در هنگام پرودس یک کار سعی کنید هر ماده ی غذایی رو وارد بدنتان نکنید. حتی مقدار زیاد کافئین میتونه در کیفیت خروجی کار شما تاثیر بگذاره.
4. به کسانی که با آنها کار میکنید اعتماد داشته باشید. اگر نمیتوانید سر یک پارت با هم به توافق برسید.آن پارت را رها کنید! بعد از اتمام کار حتی آن را به خاطر هم نخواهید آورد.
5. به سکونسز خود تسلط کامل پیدا کنید. Help سکونسر شما گذرنامه ای برای ورود به دنیای دانش و تجربست.
6. اصرار نداشته باشید که هر چیز رو بخرید. اگر دنیایی از نرم افزارها رو داشته باشید، حتی وقت نمیکنید که یکی از اونها رو به طور کامل یاد بگیرید.
7. همیشه استفاده از بهترین ابزارها و سمپل ها پیشنهاد میشه. اما پیشنهاد من اینه که بهترین رو خودتون بسازید. خودتون رو محدود کنید و اسرار سینت ها رو دریابید
8. محل مناسبی رو برای تجهیزات خودتون پیداکنید. مکانی راحت اما به دور از چیز هایی که باعث حواس پرتی شما میشه و البته به دور از هر کسی که از سر و صدای شما شکایت داره!
9. مهمترین چیر در میکس شما اول از همه یک جفت مانیتور مناسبه.
10. دیوار های اتاقتان به شما دروغ میگه! ورق های آکوستیک رو فراموش نکنید. اگر در مقابل و پشت مانیتورهای شما دیوار های سختی باشند، این ورق ها باعث کاهش قابل توجه انعکاسها میشوند.
11. بسیاری از سکوئنسرها به شما این قابلیت رو می دهند که Channel Strip و Effect Chain ها رو طراحی کنید. پس از این قابلیت برای برای ساختن پریست های انحصاری خودتون استفاده کنید.
12. سیستم خودتون رو تا جایی که میتونید ساده و تمیز نگه دارید. وسوسه نشوید که هر پلاگینی رو نصب کنید. گاهی اوقات یک صفحه مشکی به عنوانBackground شما میتونه خلاقیت شما رو بیشتر از اون چیزی که فکر میکینید تحریک کنه!
13. اگر میخواهید تمام عمرتون رو صرف ساخت موزیک کنید تمام تمرکزتون رو روی نوازندگی و آهنگسازی بذارید. گذروندن دوره های شدید و سخت Recording بیشتر شامل مهندس صدا، مسترینگ و پروداکشن میشه تا آهنگساز(اگرچه در ایران این قضیه تا حدودی منتفی است)
14. سعی کنید هر چیزی رو لیبل بندی و نام گذاری کنید. این کار علاوه بر اینکه باعث تمیزتر بودن پروژه میشه، باعث دسترسی آسان در مواقع بعدی و یا به اشتراک گذاشتن آسان تر پروژه با فردی دیگه هم خواهد شد و مهمتر از همه سلامت روانی شما رو به همراه داره.
15. در نهایت این خود شما هستید که کار رو پیش خواهید برد. هرگز به هنگام احساس خستگی و کسالت دست به کار نزنید.

 

جلسه دوم

تنظیم:

1. اگر شما از لوپ ها زیاد استفاده میکنید قدرت سمپلر و اسلایسرتون رو فراموش نکنید. برای مثال سعی کنید با کوتاه کردن نت ها و با استفاده از Release Time و Filter ها کنترل هر قسمت از لوپ رو به دست بگیرید.
2. اغلب اوقات دو صدای Layer شده با تنظیمات مناسب به مراتب صدایی یونیک تر و Phat تری رو از یک صدا خواهند داشت.
3. اگر اغلب درگیر یک آکونپانیمان خوب برای ملودی موسیقیتون هستید کاربرد Arpeggiater سینت خود رو فراموش نکنید.
4. لوپ ها از مهمترین منابع الهام هستند. اگر نگران منحصر نبودن لوپ هستید بخشی از اونها رو به سلیقه خودتون Chop کنید و Quantising و افکت های شخصی خودتون رو در اونها اعمال کنید تا کاملا منحصر به خودتون بشن.
5. تقریبا هر چیزی رو با قطعه قطعه کردن و مقداری EQ و... میتونید به پرکاشن تبدیل کنید! برای مثال یک White Noise با کمی اعمال تغییرات جایگزین خوبی برای انواع Hat خواهد شد. پس ذهنی خلاق داشته باشید.
6. با گذاشتن یک EQ و یک Filter در Effect Chain خود از White Noise نهایت استفاده رو ببرید. با انتخاب Low-Pass Filter یک Rising Sweep زیبا را تجربه کنید. این کار رو با یک EQ هم میتوانید انجام دهید چون بر خلاف عقیده اشتباه برخی ها EQ ذاتا یک فیلتر است.
7. اگر از White Noise به عنوان Hi-Hat استفاده کردید، سعی کنید مقدار Attack Time رو از صفر کمی بالاتر ببرید و یک صدای زیبا و Reverse مانندی رو تجربه کنید.
8. هنگامی که قصد شروع پروژه ای رو دارید از نهایت قدرتتون استفاده کنید. اگر یک نوازنده، تنظیم کننده، خواننده و حتی شاعر هستید توانایی خودتون رو با مهارتتون ثابت کنید و فقط تنها به صفحه نمایش خیره نشوید و منتظر منشا الهام باشید.
9. اگر آماتور هستید Midi های موسیقی های معروف و رایج جهان رو دانلود کنید و به آنالیز آنها بپردازید. این Midi پنجره جشم شما رو به دریچه زیبای انواع توالی آکوردهای زیبا باز میکند.
10. یکی از بهترین راه ها برای فراگیری صداسازی و برنامه ریزی سینت خود استفاده از Patch ها و Preset هاست. مطمئن باشید کلیک کردن روی پریست غیر از راحتی شما هیچ نفعی رو به همراه نخواهد داشت. پس پریست ها رو آنالیز کنید.
11. خواص امواج صدا رو درک کنید. ADSR (َAttack-Decay-Sustain-Release) یک سینت بسیار نقش حیاتی در ساختار صداها دارد. برای مثال با چنین تنظیماتی Fast Attack – High Decay – Low Sustain یک صدای Percussive و کوبشی رو حس خواهید کرد.
12. شخصیت یک صدا رو زیر سوال ببرید! با بهره بردن از فیلتر ها و Filter Envelope ها و ADSR مربوط به فیلتر ها صدایی نو داشته باشید. از یاد نبرید که بسیاری از Effect ها با استفاده از همین فیلتر ها بوجود می آیند مثل Wah Wah.
13. به نوع کامپرسور خود دقت کنید. Peak یا RMS؟ در حالت Peak کنترل دامنه صدا پاسخگویی بهتر و دقیقتری رو نسبت حالت RMS در سیگنال خلاصه شده خواهد داد.
14. استفاده از حالت Peak Mode تضمین و دقت بیشتری رو در کنترل Peak ها به شما خواهد داد در عین حال که رسیک بزرگ تری هم در قبال ورود Transient ها رو متقبل میشوید. به همین دلیل بهتره برای صداهای Drum و Percussion از Peak Compression استفاده کنیم.
15. اغلب صداهایی با مدت زمان طولانی تر در مقابل صداهایی با دیرند کوتاه تر بلند تر به نظر می آیند چرا که مغز انسان این گونه درک می کند که اصطلاحا RMS Response نامیده میشود به همین دلیلRelease Time نقش حیاتی در این امر خواهد داشت.

 

جلسه سوم:

میکس و پروسه تولید:

1. بسیار رایج و کاربردیه که میکس خود را با المان های سنگین و مهم نظیر کیک و بیس آغاز کنید.
2. سعی کنید Master Output را زیر 0 Db نگه دارید. حداقل و در بدترین شرایط -3 Db چرا که نباید ریسک هر گونه Digital Clipping و Distortion رو داشته باشید.
3. شما میتونید صداها رو به صورت گروهی و کلی پردازش کنید. برای مثال برخی پرودوسرها Drums و ... رو به یک Bus، Route می کنند و Compression،Gate و... رو در اونها اعمال میکنند. این کار به طور چشمگیری CPU Load شما رو کاهش میدهد.
4. مراقب هرگونه افکت و تغییری که باعث افزایش سیگنال میشود باشید. از آنجا که صدای بلندتر تصویر صدای بهتری رو در ذهن انسان بوجود می آورد، اما قطعا همیشه بهتر نخواهد بود. Compression مثال خوبی برای این قضیه است.
5. همیشه اطمینان حاصل کنید که تغییراتی که در صدا بوجود می آورید باعث بهبود صدا میشود نه صرفا Boost کردن برخی از نواحی. Bypass کردن و استفاده از متود A/B راه حل خوبی برای این امر می باشد.
6. اول از همه چیز به گوش هایتان اعتماد داشته باشید. موسیقی برای تماشا کردن نیست! چیزی نیست که در صفحه ی نمایش شما درست به نظر برسد یا اینکه تعداد افکت هایی که اعمال کردید نشان دهنده ی خوبی یا بدی آن باشد.
7. هر گاه دو المان با هم تداخل داشته باشند(برای مثال گیتار و وکال)،یک EQ Cut میتواند جلوه ی شفافی را از وکال نمایان کند. برای مثال کمی تضعیف در محدوده ی 300 تا 3000 گیتار و سینت ها، باعث میشود که وکال خودی نشان دهد.
8. بهترین را برای پیدا کردن فرکانسی که آزاردهنده است ونیاز به Cutting دارد، Sweep کردن است.
9. برای Sweep کردن فرکانسها در یک Parametric EQ یکی از نواحی رو Boost کنید نوار لغزنده ی اون رو آهسته تکان دهید تا منطقه ی مورد نظر رو پیدا کنید. سپس با استفاده از Q روی آن محدوده متمرکز شوید و در نهایت با برعکس کردن Boost به سمت Cut آن ناحیه رو Sweep کنید.
10. بسیاری از سینتی سایزرها در برخی مواقع هارمونیک های غریبی را تولید میکنند. در این مواقع کمی Detune کردن آن میتواند کمک خوبی به خوب صدا دادن آن کند. این مورد درباره سمپل ها نیز صدق می کند. تیون کردن آنها را فراموش نکنید.
11. اگر همیشه یک افکت رو در Insert استفاده کردین بد نیست یک بار در Send/Return buss هم به کار ببرید. تجربه کردن این موارد چیزهای زیادی رو برای شما روشن خواهد کرد.
12. گفتیم که میکس خودتان را با المان های سنگین شروع کنید اما بعدش چی؟ بعدش مطمئنا به سراغ صداهای Lead میرویم اما Lead نه به معنای یک آلت موسیقی بلکه به معنای مهمترین بخش موسیقی بعد از این دو المان.
13. Lead موسیقی ما می تواند هر چیزی باشد. سازی که نقش ملودی را به دوش می کشد، وکال ها، سینت ها و به طور کل هر چیزی که از دیدگاه شما از اهمیت بیشتری برخورداز است.
14. قدرت Compression رو دست کم نگیرید. هیچ چیز به اندازه نامتعادل بودن میکس ذهن شما رو مشغول نمی کند.بنابراین همیشه از کامپرسور برای کنترل دامنه ی صدا و فلت کردن برخی نواحی استفاده کنید اما منطقی و عاقلانه!
15. اغلب اوقات دو Soft Compressor بسیار بهتر از یک Hard Compressor می باشد.

 

بسیار مهم:

ارقام مفید و کاربردی در EQ که بد نیست آنها را به خاطر بسپاریم:


+12 Db==> 400% افزایش صدا (4 برایر مقدار صدای اصلی)
+6 Db==> 200% افزایش صدا (2 برایر مقدار صدای اصلی)
+1 Db==> تقریبا 10% افزایش صدا. (این افزایش صدا کمترین مقداری که شما متوجه آن میشوید!)
0 Db==> بدون تغییر
-1 Db==> تقریبا 10% کاهش صدا. (این کاهش صدا کمترین مقداری که شما متوجه آن میشوید!)
-6 Db==> 50% کاهش صدا (نصف مقدار صدای اصلی)
-12 Db==> 75% کاهش صدا (1/4 یا 25% مقدار صدای اصلی)

 

1. استفاده از ترفند Hass Effect یک افکت استریویی زیبایی را برای شما خلق میکند. با استفاده از این ترفند می توانید هر المانی رو استریو کنید اگرچه بسیاری از پلاگین های Stereo Imaging این کار را به خوبی انجام می دهند اما هنوز هم بسیار پر کابرد است.
2. برای اجرای این ترفند اینگونه عمل می کنیم که ابتدا یک صدا را Clone میکنیم سپس هر کدام رو مقداری Detune میکنیم و هردوی آنها را در جهت مخالف همدیگر به طور کامل Pan میکنیم و در نهایت با استفاده از چند ms Delay بر روی یکی از آنها کار را به اتمام می رسانیم.
3. میکس اصولا رابطه ی بین ادوات و تعادل آنهاست. بنابراین برای مثال یک Panning در جهت عقربه های ساعت باید در جهت مخالف آن توسط سازی دیگر پاسخ داده شود.
4. استفاده از کامپرسور بعد از Reverb و Delay دنباله (Tail) صدا را افزایش می دهد و در نتیجه کنترل بسیار بیشتری را بر روی صدا به شما خواهد داد.
5. افکت های مدولاسیون نظیر Phasing،Flanger و... نوسانات زیادی را بر روی دامنه سیگنال بوجود می آوردند بنابراین استفاده از یک کامپرسور با تنظیمات مناسب می تواند میزان صدای عبوری را به خوبی کنترل کند.
6. Stereo Widener ها بسیار مناسب برای اضافه کردن فضا به میکس شما هستند. اما کاربرد های دیگه ای هم می توانند داشته باشند. اگر از دید شما سازی در میکس از اهمیت کمتری برخوردار است می توانید با تنظیمات مناسب آن را به بک گراند کارتون منتقل کنید.
7. همیشه Panning را قبل از لول بندی انجام دهید و یا هر دو را همزمان. یک Heavy Panning می تواند به مقدار قابل توجهی سیگنال شما را کاهش دهد و در نتیجه باعث نامتعادل شدن میکسی که با دقت به انجام آن پرداختید می شود.
8. در صورت نیاز جایگزین کنید. بسیار بهتره که 5 تا 10 دقیقه به انتخاب یک صدای جدید بنشینید تا اینکه ساعتها اصرار داشته باشید غیر ممکنی را ممکن کنید!
9. استفاده از Delay رو در Build-up ها فراموش نکنید. پارامترهای Feedback و Wet بسیار مهم و حیاتی می باشند.
10. گاهی اوقات استفاده از Stereo Reverb تمام تلاش و دقت شما را در Panning خنثی می کند. بد نیست این بار از Mono Reverb استفاده کنید و آن را در همان جهتی که ساز شما Pan شده، پن کنید و یا در جهت عکس آن برای یک افکت زیبا!
11. یک Gate را در Buss خود قرار دهید و سپس یک Reverb بعد از آن بگذارید. با تنظیمات دقیق و حساب شده می توانید اطمینان داشته باشید که فقط سیگنال های بلندتر از Reverb خواهند گذشت.
12. اگر صدا هارش یا تیز به نظر میرسد این بار سعی کنید از Phaser استفاده کنید! با تنظیمات مناسب می توانید محدوده ی High را زیباتر و نرمتر جلوه دهید بدون اینکه صدا را تیره و کدر کنید.
13. استفاده نا مناسب از ریورب می تواند میکس شما را به آشوب تبدیل کند. استفاده از Sidechain یا Gate بعد از Reverb کمک خوبی برای کنترل میزان صدای خروجی به شما می باشد.
14. حس الکترو را با پلاگین Ring Modulation به درام و پرکاشن خود بدهید. نتیجه بسیار جالب خواهد شد. در استفاده از آن زیاده روی نکنید.
15. Distorion بسیار بسیار پرکاربردتر از آن چیزی است که شما فکر می کنید. در شرایط مختلف آن را تجربه کنید چرا که جلوه های مختلفی را برای شما خلق خواهد کرد . برای مثال برای تقویت سیگنال خود و جان بخشیدن به آن و یا حتی به عنوان یک Limiter می توانید از آن استفاده کنید.

 

1. LFO سلاح خوبی برای مبارزه با یکنواختی اجزاست. لینک کردن به پارامترهای مختلف را تجربه کنید برای مثال به یک Filter Cut-off. استفاده از آن راه حل بسیاری از افکت ها نظیر Vibrato, Wah Wah و ... را برای شما آشکار می کند.
2. فراموش نکنید که LFO میتواند بر Tempo موسیقی شما Sync شود. البته بایدی در این کار وجود ندارد اما خوب تعادل بسیار بهتر صورت میگیرد و قطعا مدولاسیون (نوسان صدا) بهتری هم خواهید داشت.
3. Filter Sweep ها بسیار بهتر عمل میکنند اگر در عین حال که از Cut-off استفاده می کنید، از Resonance هم Automation بسازید و با تنظیمات خودتان بهترین بهره را ببرید.
4. وقت زیادی را صرف یادگیری نقاط EQ و عکس العمل و رفتارهای آنها را در برابر سازهای مختلف بگذارید. برای مثال نواحی بین 1 تا 6 KH عموما کوبش (Punch) و Crack صداها را تشکیل میدهد در حالی که نواحی بین 200 تا 400 HZ اغلب به سیگنال گرمای خاصی (Warmth) می بخشند.
5. Resonance Filter ها یا به طور کل صداهای Resonant، گاهی مواقع باعث داینامیک تر شدن صدا می گردند و Peak های سیگنال را افزایش می دهند. در برخی مواقع بد نیست با استفاده از Compressor یا در شرایط حادتر با استفاده از Limiter این پیک ها کنترل شوند.
6. EQ پلاگین ریورب خود را فراموش نکنید و یا در صورت نداشتن میتوانید یک EQ بعد از ریورب در Effect Chain خود بگذارید. حتما برخی از نواحی باید Roll-Off شوند. برای مثال پیش می آید که ما برخی مواقع به نواحی بالای 8 KHZ اصلا نیازی پیدا نمی کنیم.
7. Low-Cut EQ مهمترین ابزار و فرآیند در تمیز و شفاف نگه داشتن میکس شماست. هیج مانعی نیست که تقریبا آن را برای هر صدایی استفاده کنید.! اما احتیاط کنید که تیمبر و گرمای صدا را از بین نبرید.
8. به هنگام احساس خستگی در شنوایی (Ear Fatigue) محدوده High FRE حق تقدم دارد! این باعث میشود که شما بیش از حد روی این محدوده متمرکز شوید و در نتیجه یک میکس زننده را داشته باشید.
9. اگر تجهیزات مانتورینگ مناسبی ندارید کابرد Spectral Analyzer ها را از یاد نبرید. جایی که گوش قادر به تشخیص نیست از چشم کمک بگیرید.
10. یکی از ترفندهای بهتر صدا دادن موسیقی شما در مرحله مسترینگ به شرط یک میکس اصولی و منطقی استفاده از Smiley Face در Graphic EQ هاست. این اسم از این لحاظ که صرفا تنظیمات به گونه ای خواهد بود که EQ به شکل لبخند در می آید این گونه نام گرفته و در بعض مواقع بسیار پر کاربرد می باشد.

 

1. Compression ابزار خوبی برای نمایان کردن Attack یک صداست. در میلی ثانیه های مختلف تجربه کنید. مقدار بین 2 تا 6 MSc و یا 0 MSc با 10 تا 15 MSc محسوس خواهد بود و این تغییر در ابتدای صدای یک Waveform به وضوح مشخص است (از آنالایزر برای درک بهتر استفاده کنید)
2. اگر صدای Click مانندی رو در یکی از بخش ها مثلا در Breakdown میشنوید اغلب به این معناست که منبع Attack صدا و یا کامپروسور شما بسیار پایین است.(Fast Attack) که گاهی اوقات میتوانید با کاهش دادن به 0Ms و یا بالاتر از 10Ms این مقدار را تجربه کنید.
3. در ترتیب چینش پلاگین ها در Effect Chain ها بسیار دقت کنید. برای مثال اگر یک کامپرسور را قبل از گیت استفاده کنید در حقیقت شما عمل آخر یا همون Gating را با شدت و قدرت بیشتری انجام دادید. در صورت چینش نادرست، پلاگین ها میتوانند به یک دشمن خونی برای هم تبدیل شوند و عکس هم عمل کنند.
4. در صورت اعمال یک میکس صحیح، اگر میکس شما دلنشین نیست و یا از آن راضی نیستید، به سادگی همه ی Level ها را به صفر برسانید و از نو لول بندی کنید. در 90% مواقع میکس بهتری را خواهید داشت و در بدترین حالت میکس یکسانی رو خواهید داشت.
5. سعی نکنید همه ی صداها مانند صداهای Lead از میکس شما بیرون بزنند! بلکه بررسی کنید که چه صداهایی باید بلند و پرتکبر و چه صداهایی کوتاه و کم اهمیت باشند و یا به گونه ای به عنوان بک گراند کار شما باشند. (فراموش نکنید که میکس بر پایه تعادل استوار است)
6. برخی از پرودوسرها بر این عقیده اند که صداهایی با هویت Sharp و یا دارای Fast Attack از صداهایی با Attack بالاتر (Slow Attack) از اهمیت بیشتری برخوردارند.
7. استفاده از Bit Crusher ها را فراموش نکنید. پلاگین هایی که به هر نحو باعث ایجاد Down-Sampling و یاSampling نحو باعث ایجاد که صداهایی با هویت ا باشند. (فراموش نکنید که میکس بر پایه تعادل استوار است)
8. Glitchness میشوند کاربرد بسیار بسیار زیادی در موسیقی مدرن دارند. دوره، دوره ی Glitchness, Bit Reduction و Distortion است.
9. کنترل شدت (Velocity Control)هر نت بسیار مفید در اضافه کردن واریاسون های مختلف به یک صداست. اگر سینتی که استفاده میکنید این قابلیت را به شما میدهد که پارامترهای مختلف را با Velocity مدولاسیون کنید پس حتما یک بار امتحان کنید و تاثیرش رو تجربه کنید.
10. پلاگین ها را با تنظیمات مختلف به سمت چپ و راست پن کنید یا از Autopanner استفاده کنید. برای مثال یک High Pass F را در سمت چپ و یک Low Pass F را در سمت راست بر روی یک Reverse Cymbal یا Crash امتحان کنید.
11. تنها درسی که از این نکات به عنوان حداقل باید فرا گرفته باشید این است که هر چیزی ممکن است به بهبود و زوال یک صدا کمک کند. هرگز چیزی را در یک ترک استفاده نکنید فقط برای اینکه باید آن را استفاده می کردید. هیچ بایدی وجود ندارد بلکه سعی کنید آن را فقط از این جهت که فکر میکنید استفاده از آن سبب بهبود صدا میشود به کار برید.

و در آخر این جمله:

برای خلق یک اثر موسیقایی در نهایت هیچ قانونی وجود ندارد.​

 

جلسه چهارم

((نکاتی در موردSidechain و دیگر پروسه هایی که به گونه ای Sidechain در آنها دخالت دارد))

هنوز هم بسیاری از دوستان با این قضیه نتوانسته اند کنار بیان و یا بسیاری به اشتباه عمل دیگری رو به جای Sidechain استفاده می کنند (اغلب اوقات Ducking با Sidechain Compression یا Sidechain در ذهن بسیاری از آماتور ها و حتی آرتیست نما ها اشتباه جای گرفته است) و یا حتی هنوز بحث سر این است که به عنوان مثال با Grossbeat بهتر و یا راحت تر می شود این کار را انجام داد یا با Love Philter، Automation و... در حالی که Sidechain فراتر از یک کلیک بر روی پریست یک پلاگین است و همه این مسئله ها کاملا از سوال هایی که کاربران عزیز می پرسند واضح و معلومه.
ترجیح می دهم زیاد وارد جزئیات نشوم و فقط یک کلیت و تعریفی راجع به این عمل داشته باشیم تا این مسئله کمی برای دوستان روشن تر بشه.

Sidechain Compression:

اعمال Sidechain Compression در اصل به این گونه است که کامپرسور از لول صدای یک سیگنال ورودی استفاده می کند تا بوسیله ی آن تعیین کند که به چه مقدار (Threshold & Ratio) و با شدتی (Attack & Release) میزان صدای خروجی را کاهش دهد. این یک تعریف علمی است و یا بهتر بگیم عملی است که کامپرسور تحت عنوان Sidechain Compression انجام می دهد.
عکس زیر مربوط به روند پردازش صدا در هنگام اعمال Sidechain در داخل یک کامپرسور است:
عکس

Ducking:

Ducking در تعریف علمی و عملی به معنای پایین آوردن (Ducking=Lowering) صدای یک منبع صوتی ثانویه به هنگام آغاز منبع صوتی اولیه می باشد.
Ducking دز حقیقت بیشتر شبیه سازی دو عمل Sidechain و Pumping Effect را انجام میدهد و این چیزی است که در بیشتر آهنگ ها مشاهده می شود.

یکی دیگر از کاربرد های Ducking استفاده به عنوان یک اکولایزر معکوس (Mirrored Equalizer) برای جلوگیری و مبارزه با Masking هست. این شیوه بسیار در ژانر R&B رایج است.

شاید این دو جمله کمی مسئله را برای شما واضح تر کند. ترجیح میدهم این دو جمله لاتین باشد.
اگر بخواهیم خیلی ساده بگوییم می توانیم این گونه بیان کنیم:

Sidechain Is The Control
Ducking As An Audio Effect


ساده تر این است که بگوییم در حقیقت Ducking گونه ای از اعمال Sidechain است اما اغلب جنبه ی تزئینی داشته و یک نوع افکت به شمار می رود.

De-Essing:

پروسه ی دیگری که به گونه ای نوعی Sidechain محسوب می شود پروسه De-Essing می باشد.
در حقیقت De-Essing یک نوع Sidechain Compression با پهنای باند باریک (Narrow-Band) می باشد که نواحی دیگر به غیز از محدوده ی مورد نظر فرکانسی را فیلتر میکند.

عموما صداهای (س) و (ش) بین نواحی فرکانسی 6 تا 10 Khz هستند.بنابراین اگر منبع صوتی ما خارج از این محدوده توسط یک Filter مهار شود، فقط صداهای (س) و (ش) از کامپرسور خواهد گذشت و این تمام کاری است که De-Esser انجام میدهد.

عکس

*نکته ی مهم دیگر این است که تمام پروسه هایی که کامپرسور در آنها نقش دارد همراه با کاهش صدای سیگنال صوتی هستنذ که این امری است طبیعی و با Make-Up Gain قابل حل می باشد.

*در جلسه ی بعد به نکات مربوط به Sidechain می پردازیم.

 

پاسخ : مجموعه نکات پروداکشن و تنظیم یک اثر (نوشته ی حامد غفاری)

سلام.
بعد از یک تاخیر طولانی تصمیم گرفتم یک سری نکات دیگر رو به این موارد اضافه کنم.
قرار بر این شد که به یک سری نکات راجع به Sidechain بپردازیم.

1. همیشه سعی کنید اصطلاحا یک Silent Kick یا Ghost Kick رو فقط برای Sidechain در نظر بگیرید. آن رو از مستر Unroute کنید و به هر المانی که میخواهید بفرستید. در این موارد همیشه کنترل بیشتری بر روی آن دارید. قرار نیست تمام آهنگ در حال Pumping باشد!

2. استفاده صحیح از Sidechain نه تنها باعث نفس کشیدن Kick و ... می شود بلکه گاهی اوقات به عنوان یک ابزار ریتمیک هم می تواند به کار رود.

3. اغلب اوقات سعی داشته باشید یک Kick تمیز و یا هر سمپل دیگری که Envelope شبیه Kick داشته باشد را به عنوان منبع Sidechain خود در نظر بگیرید. Attack را بر روی صفر قرار دهید، عمق Sidechain را به وسیله Threshhold و Ratio مشخص کنید و در نهایت با تنظیم Release مقدار آن را کنترل نمایید.

4. سخت ترین مرحله در اعمال Sidechain تنظیم Release آن هست که تماما بستگی به منبع سایدچین شما دارد و هرگز نمیشه نسخه ی واحدی برای آن تجویز کرد. در واقع همه چیز بستگی به پارامتر Decay - Sustain و Release سمپلی دارد که به عنوان منبع استفاده کردید.

5. اگر بر روی المانی Reverb با پردازش سنگین دارید میتونید یا استفاده از Sidechain Compression تنظیمات را طوری اعمال کنید که به عنوان مثال به هنگامی که وکال روی کار آمد مقدار Reverb کم شود و همانند این عمل را می تونید چه به صورت ریتمیک و چه به صورت غیر ریتمیک برای هر کدام از اجزایی که مد نظرتون هست انجام دهید.

6. هم چنین میتوانید Sidechain رو بر روی پلاگین Gate اعمال کنید و خلاقانه عمل کنید. به عنوان مثال میتوانید تنظیمات را طوری اعمال کنید که صدایی که مد نظرتون هست به هنگام ورود سیگنال دیگر کاملا Gate شود که در جای خود و در صورت استفاده صحیح افکت های جالبی رو به همراه خواهد داشت.

7. هیج مانعی وجود ندارد که Sidechain Gating رو در مستر خود قرار دهید و به عنوان یک به اصطلاح Global Effect در مواقعی که نیاز است اتومیت کنید و از آن استفاده کنید.

8. استفاده از Sidechain بر روی المان هایی که Sustained هستند مثل Pad,String,Vocal بسیار خوب عمل می کند.

9. گاهی مواقع اگر حوصله پردازش هر کدام از صداها رو به صورت مجزا ندارید میتوانید هر گروه از صداها را به یک کانال سایدچین بفرستید. برای مثال شما می خواهید تمام صداهای Bass شما به هنگام نواخته شدن Kick سایدچین شوند، فقط کافی است همه اون صداها رو به یک Stereo Bus بفرستید و به صورت دسته جمعی همه آنها را Sidechain کنید.

10. پارامتر Release به عنوان مهم ترین عامل در شکل گیری Sidechain شما تاثیر داره. به هیچ وجه این مورد رو دست کم نکیرید. بخش عمده راز یک صدای حرفه ای و آماتور در این پارامتر نهفته هست!

موفق باشید :)

 

درود.
تصمیم گرفتم چند نکته رو که به نظر بنده بسیار مهم هست و روند کار شما رو بسیار بهتر میکنه و کمی جنبه روانشناسی هم داره اینجا خدمتتون عرض کنم.
احتمالا همه ی ماها با انبوهی از پروژه های نا تمامی که در هارد جمع آوری کردیم مواجه هستیم و امیدواریم که روزی معجزه ای رخ بده و ما باز سری به این پروژه ها بزنیم و آنها را ادیت کنیم و یا ادامه بدیم. اما متاسفانه به واسطه ی عواملی از پیش تعیین شده توسط خودمون و هم چنین عوامل خارجی و محیطی (استرس های روزانه - مشغله های ذهنی شغلی - اجتماعی و ...) خود به خود از این کار منصرف و حتی در شرایطی دل زده می شویم و در نهایت File - New Project و تکرار اشتباهی دیگر!

در این پست صرفا مطالبی رو بیان می کنم که بعد از خواندن این پست از شما انتظار میره و یا حداقل بنده امیدوارم از بسیاری از به اصطلاح Road Block ها و یا همون موانعی که باعث میشه ترک موسیقی شما به اتمام نرسه و تکامل پیدا نکنه خودداری کنید و به مرحله File - Export برسید!

قبل از بیان این نکات خدمت دوستان عرض کنم که روحیات، سلیقه و تئوری و الگواره ی هر شخصی با شخص دیگر متفاوت هست.
این نکات تنها پیشنهاد های تجربی و ثابت شده و در عین حال حرفه ای است که بسیار ساده هست و بسیار هم به موضوعی که در بالا اشاره کردم کمک خواهد کرد و مطئنا یک قدم رو به جلو در هر امری از پروسه ی ساخت یک قطعه موسیقی برای شما خواهد بود.

1. مهم ترین نکته: دوستان سعی کنید برای شروع به کار آهنگسازی یک Workflow (اگوی کار) مخصوص خودتون رو داشته باشید. به این معنی که مواردی رو که فکر می کنید وقتی هر پروژه ای رو باز می کنید باید اون کارهای تکراری و اغلب خسته کننده رو انجام بدید رو شما یکبار انجام بدید و در نهایت Save As Template تا زمانی که دفعه بعد به هاست مورد نظرتون رجوع کردید همه ی این موارد برای شما مهیا باشند. به عنوان مثال بنده تمامی Routing ها - Bus ها - Send هایی که معمولا به صورت پیش فرض دارم - لیبل بندی ها، نام گذاری ها - تنظیم Sidechain و بسیاری از موارد دیگر رو به صورت یک Template در میان چندین Template ای که دارم، برای خودم ذخیره کردم. در واقع مجبور نیستید همیشه هم یک Template داشته باشید میتونید برای هر کاری که انجام میدید برای نظم بیشتر و تمرکز بیشتر یک الگوواره مخصوص خودتون رو داشته باشید.

2. سعی کنید زمانی که شروع کار می کنید تنها به ساختن فکر کنید و مشغول این کار باشید و سرعت عمل رو (که بسیار وابسته به نکته 1 هست) در کار داشته باشید.
Songwriting --> Sound Design --> Mixing --> Mastering - این روال کلی و اصولی کار هست. اگر خودتون رو در شرایطی دیدید که ساعت ها تمرکزتون این هست که چطور کیکتون رو به اصطلاح Punchy کنید و با بیس مچ کنید و حالا به سراغ Lead برید و بفهمید که خوب صدای Lead هم کمی زیاده، کمی هم EQ کنم کمی هم کامپرس و در نهایت وقتی ساعت رو نگاه می کنید می بینید چندین دقیقه و حتی چندین ساعت، کاری رو انجام دادید که هیچ ربطی به مرحله اول ما و یا مرحله ی آهنگسازی ما نداره و کاری رو از پیش نمیبره.
در نهایت ذهن خسته میشه شما رو وادار میکنه که به این منو File - Save برید و از برنامه خارج بشید به این امید که روزی روزگاری این افتخار نصیب شما بشه و این پروژه رو به پایان برسونید انشالله!

3. نکته ای بسیار موثر و به دید خیلی ها مسخره ==> قدرت اینترنت رو در حواس پرتی شما دست کم نگیرید. ده ها مسنجرهای مختلف - Gmail - Email - ... بوک - توییتر - و و و ده ها سایت دیگری که هر روز چک می کنید. سعی کنید در هنگام ساخت قطعه موسیقی، اینترنت هر وسیله ای که قابلیت وصل شدن به اینترنت رو داره غیر فعال کنید.

4. دوستان یکی از عوامل دیگری که باعث میشه کار شما هیچ وقت به پایان نرسه عدم تسلط بر چهارچوب موسیقی یعنی تئوری و هامونی است. لازم نیست حتما Player خوبی باشید اما لازم هست تئوری و هارمونی (برای اینکه بتونید کاری قابل شنیدن و استاندارد از لحاظ ملودیک و هارمونیک رو ارائه بدید) رو بسیار خوب بلد باشید. فوصل - گام ها - مود ها - ساختار آکورد ها - رابطه ی درجات با یکدیگر - فواصل بین آکوردها و حواسی که به واسطه ی این فواصل القا میشه - معکوس آکوردها - و و و .تسلط بر اینها دریچه های بسیاری رو برای شما و روند ساخت شما باز می کنه.

5. همیشه یک Favourite Folder از سمپل هاتون داشته باشید. فراموش نکنید دوستان ذهن شما نباید درگیر چیزی غیر از ساختن و پرودوس یک قطعه باشه. تصور کنید جستجو کردن بین Sample Pack هاتون و انتخاب گزینه های مدنظرتون چقدر میتونه برای شما اتلاف وقت و خستگی مضاعف داشته باشه. طبقه بندی کردن تمام مواردی که در موریک شما دخیل هست بسیار به روند کار شما کمک خواهد کرد. حتی اگر لازم دیدید میتونید تمامی سینت ها ، سمپل ها و افکت هایی که اطمینان دارید درهر پروژه به آنها بر خواهید خورد رو در همون پروژه Template ای که در نکته اول خدمتتون عرض کردم اعمال کنید و Save کنید. حالا هر بار که پروژه ی جدیدی باز کنید تمام این موارد از قبل برای شما تنظیم شده است و شما به راحتی تمام ذهن خودتون رو تنها بر روی ساختن متمرکز میکنید. پس خلاق باشید.

6. یکی از راه های دیگری که به شما کمک میکنه تا ترک خودتون رو به اتمام برسونید ساخت موریک به روش Subtractive هست.
ساده ترین شکل موزیکی رو که در ذهن دارید رو به درستی در چهارچوب ارنجامان ژانر مورد نظر پیاده کنید و سعی کنید موزیک رو خیلی سریع و بدون هیچ دغدغه ای نسبت به انتخاب صدا، میکس، افکت ها و ...فقط به اتمام برسونید.
به عنوان مثال: اگر این ساختار (یکی از چندین فرم آرنجامان سبک پاپ) مورد نظر ما باشه :
Intro - Verse - Chorus - Verse - Middle Eight - Chorus - Outro
این ساختارها رو حتی برای راحتی کار میتونید توسط Time Marker ها در DAW مورد نظرتون علامت گذاری و نام گذاری کنید تا چهارچوب ساختاری کار براتون مشخص و معین باشه.
در این روش فقط سعی کنید طبق این ساختار و یا هر ساختار دیگری که مد نظرتون هست پیش برید و در نهایت بعد از اینکه این حس به شما القا شد که ترک مورد نظرتون شکل گرفت و ساختار پیدا کرد حالا فقط کافیست روی جزئیات اون تا هر اندازه که میخواهید کار کنید تا زمانی که احساس رضایت کنید.

7. پیگیر سبک های دیگر به عنوان منبع الهامی بسیار خوب باشید.کسی برای اینکه شما طرفدار فلان آرتیست و یا فلان سبک هستید به شما مدال نخواهد داد.

8. برای اینکه خلاق باشید => نیاز هست سریع کار کنید و ابزار رو به خوبی بشناسید=> برای اینکه سریع باشید باید شرایط محیطی هاست باب میل شما باشد و Template آماده برای کار داشته باشید => پس باید بر هاست موردنظرتون که میزبانی شما رو برای تولید یک اثر به عهده میگیره هم تسلط داشته باشید.


به مرور این لیست کامل تر میشه.
موفق باشید.