غريب آشنا
روزگاري كوچه بودم , كوچه اي پر از تردد
كوچه اي كه رفت و آمد لحظه اي خالي نمي شد
يادته يه روز برفي توي قلبم پا گذاشتي ؟
زير بارون نگاهم عاشقي رو جا گذاشتي ؟
يادته روزي كه گفتي غير غم چيز نداري ؟
حالا مثل يه غريبه ميري و تنهام ميذاري
به پاي غصه و غمهات تا سحر گريه ميكرم
يادته بهت مي گفتم درد تو به جون سردم ؟
بي وداع اگر چه رفتي , ولي چشم به رات مي مونم
باز به ياد با تو بودن تا سحر غزل ميخونم
عمر عاشقي سر اومد , همه عاشقا رفتند
آشناها چون غريبه از كنار من گذشتند
روزگاري كوچه بودم , كوچه اي پر از تردد
كوچه اي كه رفت و آمد لحظه اي خالي نمي شد
يادته يه روز برفي توي قلبم پا گذاشتي ؟
زير بارون نگاهم عاشقي رو جا گذاشتي ؟
يادته روزي كه گفتي غير غم چيز نداري ؟
حالا مثل يه غريبه ميري و تنهام ميذاري
به پاي غصه و غمهات تا سحر گريه ميكرم
يادته بهت مي گفتم درد تو به جون سردم ؟
بي وداع اگر چه رفتي , ولي چشم به رات مي مونم
باز به ياد با تو بودن تا سحر غزل ميخونم
عمر عاشقي سر اومد , همه عاشقا رفتند
آشناها چون غريبه از كنار من گذشتند
اساتيد گرامي اگه ممكنه مشكلات اين شعر رو برام بازگو كنن و نظريه هاي خودشونو بگن . :smile (53):
سپاسگذارم
سپاسگذارم
آخرین ویرایش توسط یکی از مدیران: