جلال الدین محمد بلخی در ششم ربیع الاول 604ه ق در بلخ به دنیا امد. پدرش محمد ابن حسین الخطیبی البکری ملقب به بهاء الدین از مشایخ زمان خویش بود. وی پس از ان که سلطان محمد خوارزمشاه به او بد گمان شد جلای وطن کرد. ابتدا به نیشابور و سپس به بغداد و از انجا برای زیارت خانه خدا عازم مکه شد. ان گاه به شهر ملاطیه رفت. پسرش جلال الدین هم در این سفرها همراه او بود و پدر تعلیم اورا بر عهده داشت در این ایام سلطان علاءالدین کیقبا از انها دعوت کرد تا به قونیه بروند. بهاءالدین در انجا درگذشت و جلال الدین به خدمت یکی از شاگردان پدرش به نام برهان الدین ترمذی در امد و به تحصیل عرفان پرداخت . برهان الدین مولوی را برای تکمیل تحصیلات به حلب و دمشق فرستاد.مولوی در سال 642 با عارفی به نام شمس تبریزی اشنا شد و شمس چنان تاثیر عمیقی بر روح او گذاشت که مولوی مسند تدریس را رها کرد و به دنبال شمس در اطراف و اکناف عالم به سیر و سفر پرداخت این امر نارضایتی مردم قونیه و شاگردان مولوی را برانگیخت و شمس به خاطر فشار مریدان مولوی به دمشق رفت . مولوی در فراق او مضطرب و اشفته شد و سر انجام پسر خود را همراه گروهی به دمشق فرستاد تا شمس را بیابند و اورا بازگردانند . شمس به قونیه بازگشت تا این که در سال 645قونیه را برای همیشه ترک کرد . مولوی در فراق شمس غزلیاتی سرود که به نام دیوان شمس گرداوری شد ارتباط مولوی با دو تن از مریدانش به نام های حسام الدین چلبی و صلاح الدین زرکوب باعث شد که بتواند این فراق را تحمل کند و با تشویق چلبی به مثنوی پرداخت . مولوی در سال 672 در قونیه درگذشت . از اثار او میتوان به :مثنوی معنوی .دیوان شمس تبریزی.مجالس سبعه.فیه ما فیه و رباعیات و مکتوبات مولانا اشاره کرد .....پایان