بدون اینکه خواسته باشیم در اینجا به تئوری آکوستیک بپردازیم ، لازم است که گفته شود هارمونی مدرن بر اساس ارتعاش طبیعی یک بدنه سونور ( صدا دهنده ) شکل گرفته است . زمانی که یک نت بم را به صدا در می آوریم چندین اتفاق گوناگون همزمان رخ میدهد .
مثلا در هنگام نواختن نت دو ( اکتاو پائین ) صداهای بسیار ضعیف دیگری نیز همراه آنها به گوش میرسد که آنها را صدای آلیکوت Alikout یا هارمونیک می نامیم .
ترتیبی را که این صداها به وجود می آورند و آنهایی را که میتوان به آسانی احساس کرد چنین است :
این ارتعاش تشکیل هارمونی طبیعی را میدهد که در مجموع آکورد کامل ماژور ، آکورد هفتم دومینانت و آکورد نهم دومینانت ماژور را در خود دارد . با اینکه آکورد مینور دیده نمیشود ، ولی عناصر آن به صورت نهفته در سه نت سل ، سی بمل ، ر ، از این مثال قرار دارد .
در اینجا با حل طبیعی نامطبوع های طبیعی که همان صداهای هارمونیکی هستند که در روی یک نت بم ، روی هم قرار میگیرند ، به هارمونی های طبیعی که مونته وری احساس کرده بود دست می یابیم . زیرا وی اولین مبتکری است که با هارمونی خود جهت جدیدی برای موسیقی تعیین و نقطه شروع موسیقی تونال را مشخص کرد .
لازم به توضیح است ، آکوردی که به وسیله ارتعاش بدنه سونور به دست می آید همان آکورد دومینانت میباشد و از حل آن آکورد تونیک به وجود می آید .
با نگرش به موارد ذکر شده بالا به چند نتیجه خیلی مهم میرسیم :
1- مهم ترین درجه گام از نقطه نظر تونال درجه دومینانت ( پنجم ) است و نه تونیک ، هر چند این یکی نامش را به تونالیته میدهد ، زیرا توقف نهاییو احساس ختم روی آن صورت میگیرد .
2- توالی دومینانت - تونیک ، پیوندی طبیعی را ارائه می کند .
آنطور که دیده میشود ، هارمونی علمی صرفا قراردادی نیست ، زیرا اصول و ترکیب های اولیه آن از طبیعت گرفته شده است . علم آن را گسترش و به هزاران شکل زینت داده است . بررسی این موضوع هدفی است که در این اثر دنبال میگردد . هارمونی علمی است کاملا مدرن زیرا در زمان باستان ، جز ملودی و ریتم وجود نداشته است .
بنابر این هارمونی را میتوان اینگونه تعریف کرد : هنر پیوند دادن همزمان صداها
برگرفته از رساله هارمونی - تئودوردوبوا
مثلا در هنگام نواختن نت دو ( اکتاو پائین ) صداهای بسیار ضعیف دیگری نیز همراه آنها به گوش میرسد که آنها را صدای آلیکوت Alikout یا هارمونیک می نامیم .
ترتیبی را که این صداها به وجود می آورند و آنهایی را که میتوان به آسانی احساس کرد چنین است :
این ارتعاش تشکیل هارمونی طبیعی را میدهد که در مجموع آکورد کامل ماژور ، آکورد هفتم دومینانت و آکورد نهم دومینانت ماژور را در خود دارد . با اینکه آکورد مینور دیده نمیشود ، ولی عناصر آن به صورت نهفته در سه نت سل ، سی بمل ، ر ، از این مثال قرار دارد .
در اینجا با حل طبیعی نامطبوع های طبیعی که همان صداهای هارمونیکی هستند که در روی یک نت بم ، روی هم قرار میگیرند ، به هارمونی های طبیعی که مونته وری احساس کرده بود دست می یابیم . زیرا وی اولین مبتکری است که با هارمونی خود جهت جدیدی برای موسیقی تعیین و نقطه شروع موسیقی تونال را مشخص کرد .
لازم به توضیح است ، آکوردی که به وسیله ارتعاش بدنه سونور به دست می آید همان آکورد دومینانت میباشد و از حل آن آکورد تونیک به وجود می آید .
با نگرش به موارد ذکر شده بالا به چند نتیجه خیلی مهم میرسیم :
1- مهم ترین درجه گام از نقطه نظر تونال درجه دومینانت ( پنجم ) است و نه تونیک ، هر چند این یکی نامش را به تونالیته میدهد ، زیرا توقف نهاییو احساس ختم روی آن صورت میگیرد .
2- توالی دومینانت - تونیک ، پیوندی طبیعی را ارائه می کند .
آنطور که دیده میشود ، هارمونی علمی صرفا قراردادی نیست ، زیرا اصول و ترکیب های اولیه آن از طبیعت گرفته شده است . علم آن را گسترش و به هزاران شکل زینت داده است . بررسی این موضوع هدفی است که در این اثر دنبال میگردد . هارمونی علمی است کاملا مدرن زیرا در زمان باستان ، جز ملودی و ریتم وجود نداشته است .
بنابر این هارمونی را میتوان اینگونه تعریف کرد : هنر پیوند دادن همزمان صداها
برگرفته از رساله هارمونی - تئودوردوبوا