با سلام خدمت دوستان تو این تاپیک قصد دارم در مورد باس و باس گیتارها و ارزش اونها در یک قطعه موسیقی پاپ صحبت کنم و همین طور نظر دوستان رو نیز جویا بشم.در موسیقی پاپ امروز میتونیم به جرئت بگیم که مهم ترین رکن صداهای تلفیقی اکور(اکورد) باس ها هستند. به همین دلیل امروزه تعداد خیلی زیادی صداهای باس شامل باس گیتارها یا باسهای سینتی سایزر ساخته شده و در اختیار است. میتونیم بگیم همین مهم بودن باسها است که دلیل تنوع بیشتر اونها نسبت به صداهای دیگه است. بسیاری از موزیکهای پاپ امروز دارای خط اکور خلوت اما غنی هستند که این موضوع بدلیل وجود همین باسهای متنوع است. شما به راحتی میتونید یک قطعه خودتون رو با دو سه خط اکور به صورت قابل قبولی پر کنید به گونه ای که گوش هر شنونده معمولی رو ارضا کنه. در اصل باس ها در چندی پیش به عنوان یکی از صداهای زیر اکور مورد استفاده قرار میگرفتند و گاهی وقتا فقط وظیفه اجرای نت باس اکور رو داشتند اما امروزه در بسیاری از قطعات میشنویم که آهنگساز ملات اصلی کار خودش رو باس قرار داده و تقریبا وظیفه اجرای تمام نتهای اکور رو به باس محول کرده. یک آهنگساز با این کار هم میتونه قطعه خودش رو غنی تر کنه و هم خودش رو از سختی مسائل هارمونی و ترکیب تعداد زیادی صدا خلاص کنه. حتی امروزه برخی از آهنگسازان چیره دست نیز ابتدا یک تسلسل از اکورها رو با خط صدای باس ایجاد میکنند و سپس با توجه به قوانین بداهه نوازی قطعه ای رو ایجاد میکنند (البته این روش آهنگسازی بسیار بیشتر در سبکهای بلوز و جز متداول است.) پس حالا که ارزش باس ها در موسیقی پاپ امروز تا این حد تایین کننده است چه بهتر که برای اونها یک سری قوانین ویژه از طرف بزرگان موسیقی ابدا بشه تا هم استفاده از اونها راحت تر بشه و هم استانداردی برای انها بوجود بیاد. این کار صورت گرفته و امروزه برای استفاده از باس ها قوانین ویژه ای بوجود اومده و یک آهنگساز که از این قوانین تبعیت میکنه براحتی میتونه قطعه خود را پر کنه و فضاهای مورد نیازش رو ایجاد کنه. در ادامه اگه دوستان مایل باشند میتونیم به بررسی این قوانین بپردازیم.
آخرین ویرایش توسط یکی از مدیران: