بزرگترين شاهكار پير فرهيخته طوس شاهنامه او بودكه با وجود گذشت دهها قرن همچون سندي از افتخاربرفراز گنبد رفيع زبان و ادب فارسي ميدرخشد فردوسي با نگارش اين كتاب ارزنده و عظيمهويت ملي ايرانيان را به آنها باز شناساند و زبان شيرين فارسي را نه تنها از انحطاط نجات داد بلكه به آن اعتبار ورونق وافري بخشيد. اساس شاهنامه نويسي يعني توصيف زندگي شاهان و پهلوانان ايران به روزگاران باستان ايران باز ميگردد و ظاهرا در دوره هخامنشيان و ساسانيان كتابهايي از اين دست موجود بوده است. سنت شاهنامه نويسي پس از اسلام و در دوره حكومت سامانيان مجددا رونق گرفت و شاهنامههايي همچون شاهنامه مسعودي مروزي، شاهنامه ابوالمؤيد بلخي، شاهنامه ابوعلي بلخي و شاهنامه ابومنصوري و شاهنامه دقيقي بوجود آمدند كه ماخذ اين شاهنامهها همان داستانهاي اوستايي و كتابهاي پهلوي همچون خوتاينامك (خداي نامه) بوده است. فردوسيدر سال 365 ه.ق با مطالعه اين شاهنامهها دل به نظم شاهنامهاي عظيم كه تمامي داستانهاي ملي ايران رادربرگيرد سپرد و تلاش سترگ خود را كه ميرفت ملتي را به شعر و قلم زنده نگاه دارد آغاز نمود. در شاهنامه، حكيم طوس پس از نعت خداوند توصيف دانش و خرد و مدح پيامبر اسلام(ص) و يارانش از كيومرث آغاز كرده و پس از نام بردن شرح زندگي پنجاه پادشاه داستاني و تاريخي و حالات و رزم و بزم پهلوانان و وزيران آنان كتاب خود را با شكست يزدگرد سوم ساساني و فتح ايران توسط اعراب به پايان ميرساند. داستان پادشاهي منوچهر و بيان آغاز تمدن بشر، ضحاك، كاوه آهنگر، فريدون، سام، زال، رستم، نوذر، افراسياب، جنگهاي ايرانيان و تورانيان،كيكاووس، هفت خوان رستم، سهراب، سياوش، كيخسرو، بيژن و منيژه، ظهور زرتشت، اسكندر و اشكانيان و ساسانيان هر يك از داستانهاي بسيار زيبا، شيرين و جذاب شاهنامه ميباشند كه خواننده را به عمق تاريخ ملي وحماسي ايران برده و غرور و افتخارات بزرگ ايرانيان را به آنان باز ميشناسانند.
اين ديوان ارجمند شعر و ادب فارسي سند ملت ماست و داستانهاي پهلوانان ايراني شاهنامه به تك تك ايرانيان درس شجاعت و عفت و فداكاري و ميهندوستي و وفا ميآموزد. شايد به همين دليل است كه داستانهاي اين كتاب جاوداني با وجود گذشت قرنها و قرنها هنوز در گوشه و كنار ايران از پايتخت تا دورافتادهترين شهرها و روستاها در منازل و قهوهخانهها و چادرهاي ايلات و عشاير به شيوه نقالي جاري ميشود و مردم ايران را ازهر نژاد و طايفه و دين و مذهب شيفته روح بلند و دلاوريهاي پهلوانان ايران و عواطف انساني آنها مينمايد. ابياتي وي در شاهنامه خود گوياي بلندي نظر و آزادگي روح فردوسي و تسلط شگرف او در آرايش صحنهها،گزينش كلمات، تركيب استادانه اجزاي جملات و ارايه تصاوير متناسب با موضوع و صور حسي خيال است.
نام و آوازه فردوسی در همه جای جهان شناخته شده و ستوده شدهاست. به بیشتر زبانهای زنده جهان برگردانده شدهاست.
از فردوسی تندیسهای زیادی ساخته شده که شاید کهن ترین آنها تندیس باشد. تندیسهای دیگر : تندیس میدان فردوسی،تندیس دانشگده ادبیات ، تندیس دانشکده ادببیات دانشگاه فردوسی، تندیس رم و تندیس آرامگاه فردوسی.
منابع:
1)
2)
اين ديوان ارجمند شعر و ادب فارسي سند ملت ماست و داستانهاي پهلوانان ايراني شاهنامه به تك تك ايرانيان درس شجاعت و عفت و فداكاري و ميهندوستي و وفا ميآموزد. شايد به همين دليل است كه داستانهاي اين كتاب جاوداني با وجود گذشت قرنها و قرنها هنوز در گوشه و كنار ايران از پايتخت تا دورافتادهترين شهرها و روستاها در منازل و قهوهخانهها و چادرهاي ايلات و عشاير به شيوه نقالي جاري ميشود و مردم ايران را ازهر نژاد و طايفه و دين و مذهب شيفته روح بلند و دلاوريهاي پهلوانان ايران و عواطف انساني آنها مينمايد. ابياتي وي در شاهنامه خود گوياي بلندي نظر و آزادگي روح فردوسي و تسلط شگرف او در آرايش صحنهها،گزينش كلمات، تركيب استادانه اجزاي جملات و ارايه تصاوير متناسب با موضوع و صور حسي خيال است.
نام و آوازه فردوسی در همه جای جهان شناخته شده و ستوده شدهاست. به بیشتر زبانهای زنده جهان برگردانده شدهاست.
از فردوسی تندیسهای زیادی ساخته شده که شاید کهن ترین آنها تندیس باشد. تندیسهای دیگر : تندیس میدان فردوسی،تندیس دانشگده ادبیات ، تندیس دانشکده ادببیات دانشگاه فردوسی، تندیس رم و تندیس آرامگاه فردوسی.
منابع:
1)
2)