" برای خلق موسیقی فیلم، باید قید آسایش را بزنید و سبکهای مختلف را بیازمایید "
کریستف آلوارز (Christophe Alvarez)، پیانیست کنسرت ، دکترای موسیقی ، آهنگساز و رهبر ارکستر است و در آکادمی Gheorghe Dima شهر کلوژ (واقع در کشور رومانی- مترجم)، پیانو تدریس میکند.
شغل کریستوف به شکلی است که باعث شده او در بسیاری از سالن های کنسرت و جشنواره های آمریکای شمالی و اروپا نوازندگی کند. او موسیقی سه فیلم بلند را نوشته و برای بسیاری از فیلمهای کوتاه بین المللی آهنگسازی کرده است. موسیقی او، در جشنواره های کاناریا (2014) ، جشنواره فیلم سئول (2013) و بخش جوان جشنواره کن (2013) برگزیده شده و فهرست آثارش، شامل آوازهایی برای خواننده و پیانو ، اشعار ارکسترال و موسیقی سولوی پیانو است، با ویرایشهایی از ساز آرپجیونه.
وبسایت دانشجویان فیلمسازی به همراه فروم جامعه فیلمسازان آنلاین، مصاحبه ای با کریستف آلوارز انجام داده و این چهار سوال را از او پرسیده اند:
◇ چی شد که آهنگسازی رو به عنوان حرفه خودتون انتخاب کردید؟ چه پیش زمینه ای از موسیقی داشتید؟
○ کریستف آلوارز: من همیشه به نوشتن موسیقی گرایش داشتم. وقتی خیلی جوان بودم ، آثار آهنگسازان بزرگ را کپی می کردم و در اولین سالهای تحصیلم در کنسرواتوار ، این فرصت رو پیدا کردم که با اصول آهنگسازی در سبک های مختلف و سازهایی که در اون سبکها مورد استفاده هست آشنا بشم.
بعد از اون، زیر نظر استاد، تکنیک ارکستراسیونم رو ارتقا دادم به تمام رنگهای صدا که میشه با ترکیب اصوات ایجاد کرد، تسلط پیدا کردم. برخی روابطم باعث شدن که با آهنگسازی موسيقی متن اولين فيلم كوتاهم ، وارد حرفه موسيقی فيلم بشم، و بعد از اون آهنگسازی فيلم های بلند رو شروع کنم كه نيازمند درک موضوعی پيچيده تره و ابزار بیشتری لازم داره.
آهنگسازی موسیقی فیلم، من رو به عنوان یه موسیقیدان قدرتمندتر کرده: چون هربار، با دفعه قبل فرق داره و باید سازگار و انعطاف پذیر باشید.
◇ شما برای ساختن موسیقی، از چه فناوری ها ، نرم افزارها و تجهیزاتی استفاده میکنید و از چه سازهایی؟
○ کریستف آلوارز: من از روشهای قدیمی استفاده میکنم، موسیقی رو روی کاغذ مینویسم ، یا پشت پیانو میشینم یا اگر ساز در دسترسم نباشه، پشت میز میشینم. بعد از اون هم، بستگی به خواست کارگردان داره و اینکه چه مقدار بودجه به موسیقی متن اختصاص داده شده. بیشتر اوقات، نوازنده برای ضبط استفاده میشه ، گاهی اوقات از فایل های صوتی لایبرری روی میدی کیبوردم استفاده میکنم: مخصوصاً از لایبرری سمفونیک وین برای بازسازی ارکستر استفاده میکنم، و از نرم افزار Reason برای کوبه ای و افکت ها.
میکس رو با کیوبیس انجام میدم. برای موسیقی متن فیلم های بلندی که آهنگسازی کردم، این امکان فراهم شد که با استانداردهای متنوعی از ارکستر، مثل کوارتت و ارکسترهای بزرگ همکاری کنم. وقتی تولید به این شیوه انجام میشه، به لطف آموزشهایی که دیدم و تجربیاتی که در موسیقی دارم، ارکستراسیون رو درک می کنم و خودم رهبری ارکستر رو بر عهده دارم. قطعات ضبط شده، بعدا در استودیوی تخصصی میکس و مستر می شن.
◇ دیدگاه شما در مورد تعامل بین موسیقی و تصاویر متحرک چیه؟
○ تعامل بین موسیقی و تصویر، منو شیفته ی خودش کرد. در واقع یک وسیله ی تداوم دار پیدا کردم برای بیان، که مستقیماً تماشاگرو تحت تاثیر قرار میده، و کارکردش ورای پیچیدگی هائیه که در بسیاری از آثار موسیقی مدرن و امروزی، وجود داره. رابطه با کارگردان و گروه تولید هم اغلب یه چالش برای آهنگسازه که باید تصورات کارگردان رو اقتباس کنه و با این درک، بتونه تصاویر و دیدگاهی که در ذهن اون هست، به نمایش بذاره ، در حالی که ایده خودش و حس هنری خودش هم حفظ بشه. یکی از بایدهای کار، اینه که از الهامات استفاده کنید تا مطابق ریتم سناریو و تصویر پیش برید، باید ضرورتاً به مفاهیم موضوع بپردازید، بدون هرگونه پالایشی از هنرِ خالصِ خود برای قابل انتقال بودن استفاده کنید، آنچنان شفاف عمل کنید که بار اضافی برای تصویر که در حال بیان تصویری هست، نباشید. خلق موسیقی فیلم، غالباً نیازمند اینه که از محدوده آسایش خارج بشید و سبکهای مختلف رو امتحان کنید: برای اینکه محصول با کیفیتی ارائه کنید، داشتن اطلاعات اولیه و دونستن تئوری، ضروریه.
◇ ممکنه یک نکته کوتاه بگید، برای راهنمایی فیلمسازان جوانی که میخوان همکاری خوبی با آهنگسازان داشته باشن؟
○ کریستف آلوارز: به عقیده من، کارگردانها و آهنگسازها هنرمندانی هستند که تفاوت آنها اغلب در نحوه مواجه شدن با احساسی است که می خوان منتقل کنند. ماهیت اون احساس، غالبا یکسانه، فقط ابزار انتقالش متفاوته. به همین دلیل ایجاد یک ارتباط قوی از ابتدای همکاری و به اشتراک گذاشتن همه ایده ها لازمه ی کاره. از هر گونه رقابت یا دلهره ی بی جا در مورد غلبه ی یک هنر بر دیگری، اجتناب کنید ( بیشترین دغدغه حین کار، میتونه این باشه که موسیقی تقریباً نامفهومی در پس زمینه قرار بگیره). خصوصیت سینما، تواناییش در ایجاد همزیستی در بیان همه اشکال هنری انسان است: تصویر ، ادبیات ، موسیقی و حرکت. داخل این دیگ جوشان ، هیچ یک از این اَشکال هنر، نمیتونه به دیگری غلبه کنه. کارگردان و آهنگساز دو رکن و دو بازیگر اصلی هستن که به طور مساوی در هنر با گستره جهانی نقش دارند.
• با تشکر از @Farhood گرامی بابت پیشنهاد مقاله و ویرایش.
منبع:
کریستف آلوارز (Christophe Alvarez)، پیانیست کنسرت ، دکترای موسیقی ، آهنگساز و رهبر ارکستر است و در آکادمی Gheorghe Dima شهر کلوژ (واقع در کشور رومانی- مترجم)، پیانو تدریس میکند.
شغل کریستوف به شکلی است که باعث شده او در بسیاری از سالن های کنسرت و جشنواره های آمریکای شمالی و اروپا نوازندگی کند. او موسیقی سه فیلم بلند را نوشته و برای بسیاری از فیلمهای کوتاه بین المللی آهنگسازی کرده است. موسیقی او، در جشنواره های کاناریا (2014) ، جشنواره فیلم سئول (2013) و بخش جوان جشنواره کن (2013) برگزیده شده و فهرست آثارش، شامل آوازهایی برای خواننده و پیانو ، اشعار ارکسترال و موسیقی سولوی پیانو است، با ویرایشهایی از ساز آرپجیونه.
وبسایت دانشجویان فیلمسازی به همراه فروم جامعه فیلمسازان آنلاین، مصاحبه ای با کریستف آلوارز انجام داده و این چهار سوال را از او پرسیده اند:
◇ چی شد که آهنگسازی رو به عنوان حرفه خودتون انتخاب کردید؟ چه پیش زمینه ای از موسیقی داشتید؟
○ کریستف آلوارز: من همیشه به نوشتن موسیقی گرایش داشتم. وقتی خیلی جوان بودم ، آثار آهنگسازان بزرگ را کپی می کردم و در اولین سالهای تحصیلم در کنسرواتوار ، این فرصت رو پیدا کردم که با اصول آهنگسازی در سبک های مختلف و سازهایی که در اون سبکها مورد استفاده هست آشنا بشم.
بعد از اون، زیر نظر استاد، تکنیک ارکستراسیونم رو ارتقا دادم به تمام رنگهای صدا که میشه با ترکیب اصوات ایجاد کرد، تسلط پیدا کردم. برخی روابطم باعث شدن که با آهنگسازی موسيقی متن اولين فيلم كوتاهم ، وارد حرفه موسيقی فيلم بشم، و بعد از اون آهنگسازی فيلم های بلند رو شروع کنم كه نيازمند درک موضوعی پيچيده تره و ابزار بیشتری لازم داره.
آهنگسازی موسیقی فیلم، من رو به عنوان یه موسیقیدان قدرتمندتر کرده: چون هربار، با دفعه قبل فرق داره و باید سازگار و انعطاف پذیر باشید.
◇ شما برای ساختن موسیقی، از چه فناوری ها ، نرم افزارها و تجهیزاتی استفاده میکنید و از چه سازهایی؟
○ کریستف آلوارز: من از روشهای قدیمی استفاده میکنم، موسیقی رو روی کاغذ مینویسم ، یا پشت پیانو میشینم یا اگر ساز در دسترسم نباشه، پشت میز میشینم. بعد از اون هم، بستگی به خواست کارگردان داره و اینکه چه مقدار بودجه به موسیقی متن اختصاص داده شده. بیشتر اوقات، نوازنده برای ضبط استفاده میشه ، گاهی اوقات از فایل های صوتی لایبرری روی میدی کیبوردم استفاده میکنم: مخصوصاً از لایبرری سمفونیک وین برای بازسازی ارکستر استفاده میکنم، و از نرم افزار Reason برای کوبه ای و افکت ها.
میکس رو با کیوبیس انجام میدم. برای موسیقی متن فیلم های بلندی که آهنگسازی کردم، این امکان فراهم شد که با استانداردهای متنوعی از ارکستر، مثل کوارتت و ارکسترهای بزرگ همکاری کنم. وقتی تولید به این شیوه انجام میشه، به لطف آموزشهایی که دیدم و تجربیاتی که در موسیقی دارم، ارکستراسیون رو درک می کنم و خودم رهبری ارکستر رو بر عهده دارم. قطعات ضبط شده، بعدا در استودیوی تخصصی میکس و مستر می شن.
◇ دیدگاه شما در مورد تعامل بین موسیقی و تصاویر متحرک چیه؟
○ تعامل بین موسیقی و تصویر، منو شیفته ی خودش کرد. در واقع یک وسیله ی تداوم دار پیدا کردم برای بیان، که مستقیماً تماشاگرو تحت تاثیر قرار میده، و کارکردش ورای پیچیدگی هائیه که در بسیاری از آثار موسیقی مدرن و امروزی، وجود داره. رابطه با کارگردان و گروه تولید هم اغلب یه چالش برای آهنگسازه که باید تصورات کارگردان رو اقتباس کنه و با این درک، بتونه تصاویر و دیدگاهی که در ذهن اون هست، به نمایش بذاره ، در حالی که ایده خودش و حس هنری خودش هم حفظ بشه. یکی از بایدهای کار، اینه که از الهامات استفاده کنید تا مطابق ریتم سناریو و تصویر پیش برید، باید ضرورتاً به مفاهیم موضوع بپردازید، بدون هرگونه پالایشی از هنرِ خالصِ خود برای قابل انتقال بودن استفاده کنید، آنچنان شفاف عمل کنید که بار اضافی برای تصویر که در حال بیان تصویری هست، نباشید. خلق موسیقی فیلم، غالباً نیازمند اینه که از محدوده آسایش خارج بشید و سبکهای مختلف رو امتحان کنید: برای اینکه محصول با کیفیتی ارائه کنید، داشتن اطلاعات اولیه و دونستن تئوری، ضروریه.
◇ ممکنه یک نکته کوتاه بگید، برای راهنمایی فیلمسازان جوانی که میخوان همکاری خوبی با آهنگسازان داشته باشن؟
○ کریستف آلوارز: به عقیده من، کارگردانها و آهنگسازها هنرمندانی هستند که تفاوت آنها اغلب در نحوه مواجه شدن با احساسی است که می خوان منتقل کنند. ماهیت اون احساس، غالبا یکسانه، فقط ابزار انتقالش متفاوته. به همین دلیل ایجاد یک ارتباط قوی از ابتدای همکاری و به اشتراک گذاشتن همه ایده ها لازمه ی کاره. از هر گونه رقابت یا دلهره ی بی جا در مورد غلبه ی یک هنر بر دیگری، اجتناب کنید ( بیشترین دغدغه حین کار، میتونه این باشه که موسیقی تقریباً نامفهومی در پس زمینه قرار بگیره). خصوصیت سینما، تواناییش در ایجاد همزیستی در بیان همه اشکال هنری انسان است: تصویر ، ادبیات ، موسیقی و حرکت. داخل این دیگ جوشان ، هیچ یک از این اَشکال هنر، نمیتونه به دیگری غلبه کنه. کارگردان و آهنگساز دو رکن و دو بازیگر اصلی هستن که به طور مساوی در هنر با گستره جهانی نقش دارند.
• با تشکر از @Farhood گرامی بابت پیشنهاد مقاله و ویرایش.
منبع:

Christophe Alvarez | "Creating film music often requires..."
Christophe Alvarez is a concert pianist, doctor of music, composer and conductor. He is a tenure Teacher of Piano at the Academy of music...
www.studentfilmmakers.com